Scent Of A Man

پرده ی دوم

Scent Of A Man

پرده ی دوم

راهکار های حکومتی

آن شب که مختار در شبکه ی یک نبود... آن شب که قرار نبود جنگ ابراهیم اشتر با ابن مرجانه را به تماشا بنشینیم. ....

آن شب که مختار در شبکه ی یک نبود... آن شب که قرار نبود جنگ ابراهیم اشتر با ابن مرجانه را به تماشا بنشینیم. پای صحبت  عرب نیا بودیم در شبکه ی 3. 

دومین شبی بود که در مورد بازیگری در برنامه ی هفت سخن می گفت. در مورد تمام صحبت های او چیزی نمیخواهم بگویم. در مورد اینکه چه خوب از رسالت بازیگری می گفت ، اینکه "بازیگری" و "بازیگر"  چگونه ممکن است. اینکه چه راحت عقیده اش را می گفت فارغ از برداشت های غلطی که می توانست صورت بگیرد و صورت گرفت. صراحت لهجه که رو به سوی حقیقت داشت نه گستاخی. که بخشی از آن عده ای معلوم الحال را خوش نیامد تا جایی که طبق روال معمولشان بند کردند به قسمتی دیگر از حرف او (آنجا که به شیوه ی کمونیست ها که مذموم تلقی شان می کنند ، اشکال وارد کردند که این فرد به حقوق میلیونی خود راضی نیست در حالی که یک کارگر در روستا "در عین اجرای عدالت" _اینجا را می گوید تا مبادا حکومت را زیر سوال ببرد._ 350 هزار تومان می گیرد. که البته خود عرب نیا اشاره می کن به عقیده ی کمونیستی خوابیده پشت این اشکال و نیز در جایی می گوید که عدالت یا کامل اجرا می شود یا نمی شود این طور نیست که قسمتی اجرا شود .) این ها را نمی خواهم بگویم. 

آن بخشی مد نظرم است که اشاره کرد حکومت در مدارس دانش اموزان را مطیع بار می آورد. یاد این حرف از گوته می افتم که می گفت : "چه شیرین است شنیدن اعتقاد خود از لبان دیگری" یادم است که چگونه ما را محکوم به اطاعت می کردند. با شنیدن کلمه ی دبیرستان همراه  زیست و هندسه ، کلمه ی پادگان هم برایم تداعی می شود. بداخلاقی و زورگویی های بی دلیل معاونان. اینکه باید صبح نیم ساعت قبل شروع کلاس در مدرسه می بودیم ، ان هم بدون اینکه برنامه ی خاصی وجود داشته باشد. نیم ساعت سر کلاس بمانیم آن هم در سکوت. فقط محض زور گویی ! 

صورتمان تغییر نکند حتی پشت لبمان ! در مسافرت ها موبایل هرماهتان نباشد. آینه هم ممنوع (حتی زمان سرماخوردگی که واجب بود برای کسانی که می ترسیدند بینی شان تمیز نباشد) همه برای اینکه تو بدانی که هر چه ان ها گفتند باید بگویی چشم ! حتی اگر دلیلی برایش نباشد. و این راهکار فرد را به خوبی توسری خور و مطیع بار می آورد.  

یادم است آن روزی را که گفتند فلان معاون ان دختر را برای وارسی برهنه کرده بود.

 معلم هایم شدیداً اعتقاد به مودب بودنم داشتند (معلم اعم از استاد و دبیر مدرسه) اما هیچ وقت سعی نمی کردم سر ان زمانی که ان ها می گفتند به مدرسه بیایم. 

هم رشته ای هایم غالباً احترام استاد ها را ندارند ولی چنان احترامی برای منشی گروه قائلند . نمی توانم این نوع عاقبت اندیشی را هضم کنم. فکر می کنم حق با من باشد !  

مدرسه برای تریبت افراد بسیار مهم است. هر نوع تربیتی که بوخاهیم. از پرورش انسان آزاده تا فردی مطیع. قیدهایی که به این فرد اضافه می شود به انتخاب مسوولانش است. جدای از فضای حاکم بر مدارس ، نقش کتب اموزشی هم بسیار مهم است. در دوره ی حکومت محمدرضا پهلوی ، جامعه شناسی غربی با بررسی کتب تدریسی به این نتیجه رسید که محتوای این کتاب ها به گونه ایست که سرانجام باعث انقلاب می شود. و این حکومت خوب به این نکته واقف است. و اصرار دولت کنونی را برای تغییر محتوای اموزشی را چندی پیش دیدیم.

اما راهکار دیگر حکومت برای پیشبرد اهداف خود . که ان را در بیست و سومین فنجان از قهوه ی تلخ به خوبی دیدیم. در آن می بینیم که برای اینکه نیما نزد لطفعلی خان زند نرود و منافع ان ها به خطر نیفتد ، او را الوده به مواد مخدر می کنند آن هم از طریق رییس نظمیه یا همان نیروی انتظامی خودمان. چقدر آشناست این صحنه ها ! و حکومت باز هم راهکارهایی دارد برای اهدافش ! این فقط چند نمونه بود...غافل نشویم که غافل ترین مردم به بیان پیامبر کسی ست که نداند در دنیا چه می گذرد. 

 

د.ن: منطق که می خونم حالم بهتر می شه نمی دونم به خاطر علت صوریه یا علت فاعلی !  البته خود این "یا" از چه نوعیه ، خودش نکته ای ست.

پ.ن: حضور کمرنگی خواهم داشت . بر من ببخشید. 

نظرات 14 + ارسال نظر
مرده شور خونه یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:55 ب.ظ http://themorgue.blogfa.com/


استفاده کردم از نکاتت
۱- صحبت‌های عرب‌نیا نکات مثبت و منفی زیادی داشت و بهت حق می‌دم که روی گزیده‌ای از اون‌ها بحث داشته باشی...
۲- چراغ‌های رابطه را خاموش کردند تا نبینیم و نشنویم و به قول خودت به سرنوشت آن‌ها که رفتند دچار نشوند...
۳- می‌بینم که امتحان‌ها شما رو هم درگیر کرده... موفق باشی و شاد



بله همین طوره.
ممنون ! شما هم موفق باشید

بهزاد یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://www.emeraldgreen.blogfa.com

خسته شدیم از این راهکارهای حکومتی! راهکارهایی که این روزها گریبان خودشان را هم گرفته...

اصلا دانشجو رو چه به این حرفا؟!؟! ما بریم به درسمون برسیم مبادا 20 مون بشه 19.75 !!!

بله ... .

نادی یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ب.ظ http://ashkemah.blogsky.com

چه گذشته سختی در مدارس ما گذشت. ان همه فشار و تعصب و سخت گیری که چه شود. چه چیز قرار بود یاد بگیریم؟ ادمهای مطیع و سر افکنده ای باشیم. اما ما طغیان کردیم.

نمی دونم...چه راحت افراد تن می دادند به اجرای راهکار اون ها.
بله همینه !

رضا دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:57 ق.ظ http://www.golekhorshid.mihanblog.com

مطلبتون رو کپ زدم بعدا سرحال میخونم

پدی آلوین دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:49 ب.ظ http://pedi68.blogfa.com

سلام خونه نو مبارک
من با بعضی حرفاش موافق بودم اما چرا به حامد بهداد توهین کرد
به نظر من حامد بهداد تکه و خیلی هم خوب جوابشو داد
بازم خونه جدیدت مبارکککک
لینکت میکنم

ممنون دوست عزیز !

متن نامه کاملاْ غیراخلاقی بود.

سارا سه‌شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:41 ب.ظ http://bluemooon.blogfa.com/

هــــــــــــــــــی...
عزیز دلم این روزا دونستن یعنی درد...

راستی سیستم مدیریتی اینجا خیلی با بلاگفا فرق داره؟

بله ...همینه که می گید !

فرق داره..اما نه زیاد

سیدمهدی چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ق.ظ http://www.smkhatami.blogfa.com

سلام
شاید با تمام بند بند مطلبت موافقم باشم یا حتی حال کرده باشم هرچند که بعضی هاشو تجربه نکرده میگم راست میگی مثل سبز تمیز نشدن پشت لب اما با یک بند از مطلبت اصصلا حال نکردم و میخوام همونو بگیرم و پیرهن عثمان کنم و شروع کنم به داد و هوار
یعنی چی کمرنگ میشم ؟
مگه دست خودته خانم ؟
مملکت قانون داره
الان همین اندازه دعوات میکنم یا بعد ببینم چی میشه

سلام
ممنون
فکر کردم چی رو می خواید بگید ! ممنونم !

پیمان چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ

سلام، وبلاگت در مورد چیه،
پایدار باشید وسربلند_پیمان

سلام !
ممنون !

رستاک چهارشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:56 ق.ظ http://www.cherkneveshteh.blogfa.com

من یکبار سعی کردم مطیع نباشم و نتیجش این شد که نمره انضباطم شد ۱۹ !

عوضش عزت نفس داری !
البته مطیع نبودن به معنایی که گفته شد نه معنای گستاخی و ...

الهه(خدابانو) پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ب.ظ http://7asemaneabi.blogfa.com/

سلام عزیزم .ممنون از حضورت. همیشه یه جای کار درین مملکت می لنگد.
علت صوری و علت فاعلی را نمیدانم... کلا با فلسفه زیاد دمخور نیستم.
بازم بهم سر بزن.

سلام
بله همین طوره

چشم! شما هم همین طور

h.k پنج‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:32 ب.ظ http://www.cubeme.blogsky.com

خب تو به دو تا نکته مهم اشاره کردی...مثلا همین بحث اول که مربوط است به دنیای سینما است...تو سینما هم آدم ها دو دسته اند...نمی خواهم اسم خاصی روشان بگذارم فکر می کنم همین که یکی مثل شریفی نیا را شما بشناسی وامثال ایشان کافی است...نیاز به تعریف یا اسم گذاری نیست!
ولی خوب یک هم مثل همین اقای عرب نیا ادم خوبیست حداقل می گه تو روی خود اینها هم میگه که من ادم شما نیستم ...
الان نمونه اش ،رفتن فیلم درست کردن به نام پایان نامه کلی هم خرجش کردند ...به جز فحش و نفرین پشت این فیلم چیزی نبوده.
آموزش پرورش فقط می توانم بگویم از این سیستم متنفرم حداقل خودم خودم را تلف شده این سیستم می دانم...بیشترن کتک وتحقیر را من در همین مدارس چشیدم...
بگذریم آمده بودم به خودتان سر بزنم...

بله همین طوره !
موافقم.
ممنون که اومدید و ممنون از کامنتت !

پانی شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ http://panygallery.persianblog.ir/

سلام. جالب بود. با یه کار جدید آپم.

سلام ممنون !

رستاک دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:32 ق.ظ http://www.cherkneveshteh.blogfa.com

بله . من هم گستاخی نکردم . فقط سعی کردم به هر سازی نرقصم . در نهایت علت کم شدن انضباطم هم مغرور بودن ذکر شد !!!!!!!! بخدا من مغرور نیستم

ارسطو دوشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:38 ب.ظ http://arastoo7.blogfa.com/

خوب حرف میزد ولی نمیدونم چرا به دل من نمی نشست، شاید به دلیل بی احترامی هفته قبلش به حامد بهداد

این هفته رو من ندیدم....حرف بدی نزد ! حرکت بهداد هم غیر اخلاقی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد